تهذيب الاحکام
تَهْذیبُ الْاَحْکام، عنوان مجموعهای در احادیث فقهی از ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (د 460ق/ 1068م)، سومین کتاب از کتب اربعۀ امامیه. از شیخ طوسی به عنوان فقیهی برآمده از محفل متکلمان بغداد، انتظار نمیرفت که به گردآوری مجموعهای حدیثی دست یازد؛ با اینهمه، موضع او در قبال حجیت اخبار آحاد، اقتضا داشت تا وی مباحث اخبار فقهی را به جد مورد مطالعه قرار دهد و برای بار نخست از موضع یک فقیه اصولی بدانها بنگرد. در واقع تألیفات حدیثی، مکملی بر تحقیقات اصولی و مستندی قابل ارجاع برای موضعگیریهای فقهی او بود. از این میان، تهذیب الاحکام صرفاً تلاشی بود، در راستای ارائۀ یک مجموعۀ جامع از مستندات روایی احکام در فقه امامیه، و به دنبال آن الاستبصار (ه م) که با هدف بررسی اخبار متعارض نوشته شد، گامی فراتر بود (نک : طوسی، الاستبصار، 1/ 2-5).
شیخ طوسی از نخستین سالهای حضورش در بغداد به خوبی دریافته بود که گرد آوردن چنین مجموعههای حدیثی یک ضرورت است و این دریافت خود را گذرا در برخی یادداشتهای خود مطرح ساخته بود. به عنوان نمونه باید به عبارتی از مقدمۀ او بر کتاب تهذیب اشاره کرد که توجه او به ضرورت چنین تحریری در زمان حیات استادش شیخ مفید، یعنی پیش از 413ق را نمایان میسازد (نک : 1/ 3). اگرچه شیخ طوسی در کتاب تهذیب در مقایسه با اثر بعدیاش الاستبصار به طور محدود به بحث از تعارض اخبار روی آورده، اما به اندازۀ کافی نمونههایی در این اثر وجود دارد که بتوان گفت مؤلف مدتها پیش از الاستبصار، در همین اثر روش خاص خود در جمع میان اخبار متعارض را معرفی کرده است (مثلاً 1/ 59، 281، 357، جم ).
باید یادآور شد که شیخ طوسی در تهذیب، افزون بر گردآوری احادیث به صورت موضوعی، گاه به نقد اسنادی و متنی احادیث نیز پرداخته است. این مجموعه دربردارندۀ افزون بر 13 هزار حدیث امامیه در تمامی ابواب فقهی است که به مناسبت، توضیحاتی از مؤلف را نیز دربر دارد.
آنگونه که شیخ طوسی خود در مقدمۀ تهذیب تصریح کرده، در ابتدا این کتاب را به عنوان شرحی روایی بر المقنعة اثر استادش شیخ مفید تألیف کرده بود. وی بر آن بود تا مرجعی گسترده و مشتمل بر نصوص مورد استدلال در فقه امامیه را فراهم سازد، اما به تدریج در طی کاری که سالها به درازا کشید، هم دریافتِ او از نیازهای محیط و هم سبک کارش تغییر یافته، و رفتهرفته، تهذیب صورت تألیفی نسبتاً مستقل به خود گرفته است. در واقع شیخ طوسی از همان آغاز تحصیل در محفل شیخ مفید (از ح 408ق) به تألیف این مجموعه آغاز کرده، و به هنگام وفات شیخ مفید تألیف را به آغاز «کتاب الصلاة» رسانیده بوده است. آخرین عبارت «قال الشیخ ایده الله تعالى» (نک : تهذیب، 2/ 3) و نخستین عبارت «قال الشیخ رحمه الله تعالى» (همان، 2/ 12) در آغاز همین مبحث ضبط شده است (نیز نک : مجلسی، 1/ 32). شیخ طوسی تا زمان مهاجرتش به نجف در 449ق، کار خود بر روی این کتاب را ادامه داده است (نک : طوسی، همان، 1/ 3-4؛ نیز نک : آقابزرگ، «حیاة...»، 26؛ خرسان، 46).
برای انتقال تهذیب از شرح المقنعۀ شیخ مفید به اثری مستقل نمیتوان مقطع خاصی تعیین کرد. جلدهای اول و دوم، به ترتیب با 121 و 100 مورد نقل قطعات المقنعة، به طور جدی شرح آن کتاب هستند. در جلد سوم، توجه شیخ به المقنعة کاسته میشود (35 مورد نقل)، اما بار دیگر در جلدهای چهارم و پنجم به ترتیب با 84 و 97 مورد نقل، کتاب باز بر مدار المقنعة قرار دارد. شاید بتوان گفت که از جلد ششم به بعد المقنعة، اهمیت متنی خود برای تهذیب را کمابیش از دست داده است. در جلد ششم فقط دو مورد نقل قول دیده میشود؛ جلدهای هفتم و هشتم با 55 و 34 مورد، با اهمیتی محدود به المقنعة توجه دارند. در جلد نهم شمار نقل به 15 مورد تقلیل یافته است و در جلد دهم هیچ نقل قولی دیده نمیشود (مقایسۀ موارد با مفید، سراسر کتاب).
تحول دیگر رخ داده در ساختار کتاب تهذیب، آن است که در 3 مجلد نخست، شیخ طوسی با محوریت بیشتری که برای المقنعة قائل بوده، نخست اخباری در شرح آن گرد آورده، و پس از پایان موضوعات، بار دیگر ابواب مشابهی را با عنوان «ابواب الزیادات» به مجموعه افزوده است که حالت مکمل دارد. چنین تفکیکی از جلد چهارم به بعد دیده نمیشود و 7 جلد باقی کتاب، ساختار همگنی دارد.
شیخ طوسی در این اثر، به سبک ابتکاری ابن بابویه در من لایحضره الفقیه، اسانید روایت اصول و مصنفات را حذف کرده، و اسانید را از همان جایی نشان داده که در مأخذ نقل نشان داده شده است. وی اسانید اتصال خود به این اصول و مصنفات را برای اختصار به پایان کتاب، و به بخشی با عنوان «کتاب المشیخة» منتقل کرده است. همین دستهبندی در اسانید روایت منابع، زمینهساز آن بوده است تا برخی از عالمان سدههای پسین، مجموعۀ طرق شیخ طوسی در تهذیب را به طور جامع مورد ارزیابی رجالی قرار دهند (نک : علامۀ حلی، الرجال، 275-276؛ نیز برای چند مطالعۀ دیگر، نک : دانشپژوه، 3/ 1086-1087).
کتاب تهذیب، افزون بر اهمیت حدیثی از اهمیت فقهی نیز برخوردار است. نه تنها شیخ طوسی خود در معرفی این کتاب در الفهرست، بر ارزش فقهی آن تأکید کرده (ص 160؛ قس: نجاشی، 403)، بلکه در منابع پسین فقه امامیه، به هنگام اشاره به اختلاف آراء شیخ طوسی، آراء او در تهذیب نیز در کنار آثار فقهیاش چون النهایه و المبسوط و الخلاف، مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است (مثلاً نک : محققحلی، 1/ 43، 46، جم ؛ نزهة...، 8، 9، جم ؛ آبی، 1/ 48، 52، جم ؛ علامۀ حلی، مختلف...، 1/ 291، 296، جم ؛ شهید اول، 1/ 103، 201، جم ؛ ابن فهد، 1/ 80، 85، جم ).
تهذیب الاحکام بارها به چاپ رسیده است، اما چاپهای تحقیقی آن نخست به کوشش حسن موسوی خرسان در نجف (1379ق)، و بار دیگر به کوشش علیاکبر غفاری در تهران (1417ق)، هر دو در 10 مجلد صورت گرفته است (برای نسخههای خطی کهن، نک : آقابزرگ، الذریعة، 4/ 504-505؛ حجتی، 628-649؛ GAL, S, I/ 707).
تهذیب الاحکام به نوبۀ خود مورد توجه عالمان سدههای متأخر قرار گرفته، و شروح و حاشیههایی بر آن نوشته شده است از جمله: شرحی از صاحب مدارک (د 1009ق)، شرحی ناتمام از مولا محمد امین استرابادی (د 1036ق)، ملاذ الاخیار از محمدباقر مجلسی (د1111ق)، مقصودالانام از نعمتالله جزایری(د 1112ق)، چند حاشیه از کسانی چون شیخ حسن صاحب معالم، آقاجمال خوانساری، میرزا عبدالله افندی، قاضی نورالله شوشتری و وحید بهبهانی، تنبیه الاریب و تذکرة الحبیب در شرح شرح اسانید کتاب، از هاشم بحرانی و اثر دیگری با عنوان ترتیب التهذیب از همو (خرسان، 47) و تصحیح اسانید التهذیب از مولا محمد بن علی اردبیلی (افندی، 5/ 299، 301؛ نوری، 6/ 9 بب ؛ آقابزرگ، همان،6/ 51-53، 13/ 156-159؛GAL, S، همانجا؛ برای ترجمۀ فارسی، نک : آقابزرگ، همان، 4/ 92).
مآخذ
آبی، حسن، کشف الرموز، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، 1408ق؛ آقابزرگ، «حیاة الشیخ الطوسی»، همراه التبیان طوسی، نجف، 1383ق، ج 1؛ همو، الذریعة؛ ابن فهد حلی، احمد، المهذب البارع، به کوشش مجتبى عراقی، قم، 1407ق؛ افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، 1401ق؛ حجتی، محمدباقر، «بررسی آثار شیخ طوسی و گزارش نسخههای خطی آنها...»، یادنامۀ شیخ طوسی، مشهد، 1354ش، ج 3؛ خرسان، حسن، مقدمه بر تهذیب الاحکام (نک : هم ، طوسی)؛ دانشپژوه، محمدتقی، نشریۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، تهران، 1344ش؛ شهید اول، محمد، الدروس الشرعیة، قم، 1412ق؛ طوسی، محمد، الاستبصار، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1375-1376ق؛ همو، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1379ق؛ همو، الفهرست، به کوشش محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، 1356ق؛ علامۀ حلی، حسن، الرجال، نجف، 1381ق/ 1961م؛ همو، مختلف الشیعة، قم، 1412ق؛ مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، به کوشش مهدی رجایی، قم، 1406ق؛ محقق حلی، جعفر، المعتبر، به کوشش ناصر مکارم شیرازی و دیگران، قم، 1364ش؛ مفید، محمد، المقنعة، قم، 1410ق؛ نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش موسى شبیری زنجانی، قم، 1407ق؛ نزهة الناظر، منسوب به یحیی بن سعید حلی، به کوشش احمد حسینی و نورالدین واعظی، نجف، 1386ق/ 1966م؛ نوری، حسین، خاتمة المستدرک، قم، 1415ق؛ نیز: